مقدم-شب ششم
عمو بیا تا نفس بگیرم باز بتونم
دوباره مدهوش و مست و سرخوش از عطر جانانم..
نقطه سر خط با دو عین بنویسید...
راهی نداره دلی که به غم اسیره..
وقتی که خدا رو قلبم برگ شور وشین رو می ریخت..
میرداماد- شب ششم
ببین چشمای بهاریم چشماتو باز کن
ذکر ارباب همیشه باشه ورد زبونت
تو میان خیمه هستی من به زیر دست و پا
یا وجیها عندالله حبیبنا یا ثارالله
هلالی - شب ششم
بزودی